,""كمي آنطرفتر" روايت يك جنگ است؛ جنگي نابرابر، جنگ هستي با نيستي، جنگ غم با شادي، جنگ اراده با ناتواني و قهرمان ميدان اين مبارزه دختر نوجوان سيزده سالهاي به نام "سمانه" است كه لحظه به لحظ? اين نبرد بيامان را واگويه ميكند. دشمن كيست؟ فقط سيزده سال داريد و سراپا شور و شوق. در آغاز نوجواني زندگي را چونان راهي طولاني و پرهيجان، آكنده از آرزوهاي دور و دراز به نظاره نشستهايد و ناگهان درمييابيد كه با پرتگاه نيستي فاصل? اندكي داريد. سمانه قهرمان پيروز اين نبرد، براي ما ميگويد كه بر او چه گذشت. چگونه جنگيد و پيروز شد و امروز در آستان? بيست و يك سالگي به زندگي چگونه بهامروز و فردا و فرداها مينگرد.